ایجاد هرگونه تغییر و تحول بنیادی در سازمانها تنها از طریق فرهنگ آن سازمان امکان پذیر میباشد.
هیگینز در سال 1995 ارتباط بین فرهنگ سازمانی و خلاقیت نوآوری را اینچنین تعریف کرده است که خلاقیت گروهی و فردی در ترکیب با فرایندهای صحیح وقتی با فرهنگ رخ دهد سبب نوآوری میشود.
اگرچه خلاقیت اولین قدم به سوی نوآوری است اما به تنهایی منجر به نوآوری نمیشود و سازمانها از طریق فرهنگ سازمانی که پرورش دهنده نوآوری میباشد بیشتر نوآور شده و خلاقیت را به نوآوری تبدیل میکنند. بر طبق نظر توشمن، فرهنگ سازمانی در قلب نوآوری سازمان قرار میگیرد.
در حقیقت فرهنگ نوآوری سازمانی، نقش کلیدی و بنیادی در موفقیت سازمانها دارد و با امکانپذیر ساختن شیوه تفکر و شیوه عمل منحصربفرد منجر به بروز نوآوری میشود. فرهنگی که از نوآوری حمایت میکند با برخوردها و رفتارهایی روبرو است که برای خلاقیت، ریسکپذیری، آزادی، کار تیمی، ارتباطات، القای اعتماد و احترام و سرعت در تصمیمگیری ارزش قائل میباشد.
بنابراین با توجه به اهمیت و ضرورت وجود نوآوری در سازمانها و تأثیر فرهنگ سازمانی بر نوآوری و همچنین وجود ارتباط مستقیم و معنیدار بین این فرهنگ سازمانی و نوآوری، در ادامه تعدادی عوامل موثر در رشد و توسعه خلاقیت و نوآوری در سازمان مطرح میگردد.
از جمله مهمترین عوامل و متغیرها میتوان به چهار دسته اصلی و مهم:
1- متغیرهای منابع انسانی شامل: تعهد بالا به آموزش و توسعه، امنیت شغلی بالا و وجود افراد خلاق
2- متغیرهای مدیریتی شامل: انعطافپذیری، اعتماد به نفس، خطرپذیری، نگرش مثبت به کارکنان و رهبری مشارکتی
3- متغیرهای ساختاری شامل: ساختار ارگانیک، منابع، ارتباطات بین واحدی زیاد
4- متغیرهای فرهنگی شامل: پذیرش ابهام، تحمل موضوعات غیرعملی، کنترل بیرونی کم، تحمل خطر و تضاد، تمرکز بر نتایج و تصور سازمان به مثابه سیستم باز اشاره کرد.